DASS-197 [عدم سانسور] ماساژور اعزامی، قسمت راز من را بیش از حد لمس کرد، و من نتوانستم این لذت را تحمل کنم، و من به زیر کشیده شدم. هیبیکی اوتسوکی داس
旦那は優しいが、夜の生活もなく欲求不満だったひびきは、食事の帰輩の細田に出会う。後日3人で鍋をすることになり、細田やが派遣マッジ話になった。試しに細田に施術してもらうと思った以上に上手で、数マッサージをお願いすることに.
شوهرش مهربان است، اما هیبیکی که به دلیل نداشتن زندگی شبانه ناامید شده بود، در راه بازگشت از شام به خانه، به طور اتفاقی با جوان شوهرش، هوسودا آشنا شد. بعداً، ما سه نفر تصمیم گرفتیم که یک دیگ داغ بخوریم، و هوسودا یک ماساژور اعزامی شد. وقتی هوسودا آن را امتحان کرد، بهتر از چیزی بود که فکر میکرد، و پس از چند روز، دوباره از هوسودا درخواست ماساژ سفر کاری کرد.